۱۶:۲۷-۱۲ بهمن ۱۴۰۱۸۳۵۲۰۰۵وبگردیوبگردینظر دادناشتراک گذاریدانلود PDFمادری که این روزها به عشق فرزندش هر قدم خیری که برمیدارد، نثار روح پسرش میکند.مدام از سعید میگوید؛ همان جگر گو شهاش که در عنفوان جوانی جان خود را از دست میدهد و مادر را عزادار خود میکند. جوان رعنایی که با درگذشتش، مادر را غرق در خاطرات خود کرده و اشک و آه جانسوز، کار روزانه و بیش از دو دههاش شده است.آنقدر غرق فقدان فرزند دلبندش شده که همان ابتدای گفتگو به پرسشم جواب دیگری میدهد و با گفتن از سعید آغاز میکند و تازه میفهمم که چقدر تنها فرزندش برایش دوست داشتنی بوده است!سعید همه زندگی پیرزنی شده که این روزها به عشق او هر قدم خیری که بر میدارد، نثار روحش میکند. «ثریا سید احمدی»، پیرزن ۸۳ ساله این روزها دلخوشیش عکسها و خاطرات یگانه فرزندش شده؛ جوانی که در کودکی و کلاس دوم ابتدایی نغمه کمک به کودکان نیازمند سر میداده و مادر را روانه بازار تهران برای خرید لوازم التحریر برای دانشآموزان نیازمند میکرده یا در مدرسه به دانشآموزان توصیه میکرده که پول خود را جمع کنند تا بتوانند دانشآموز دیگری را به سر کلاس درس بیاورند!سعید، جوان داستان امروز ما سال سوم دبیرستان بود که برای عمل فتق به بیمارستان رفت، اما سر از سرطان خون درآورد! خانوادهاش با دردسر فراوان درمان را شروع کردند. آن زمان سعید ۱۴ سال داشت. دکتر سعید گفت: «منتظر تأمین ارز نشوید و اگر بچهتان را دوست دارید او را به سیاتل آمریکا ببرید.» سعید باید پیوند مغز استخوان میشد.بالاخره مادر با سعید به آلمان میرود و از آنجا تصمیم میگیرند به انگلیس بروند تا از این طریق راحتتر بتوانند به سیاتل آمریکا بروند. آنجا به آنها گفتند که انگلیس مرکز معالجه بیمار, ...ادامه مطلب